مدرسه باز
1390
پژوهش
 
 

 

تناسب ميان فضاي زندگي و کالبد معمارانه امروزه زمينه هاي مختلف زندگي انسان و جامعه جديد را تحت تاثير قرار داده است. در اين ميان حوزه آموزش و پرورش به دليل حساسيت و اهميت ويژه آن بيشتر با اين ضرورت مواجه شده است. اين که چگونه مدرسه بتواند از سیستم معلم محور به سیستم یادگیرنده محور تبدیل شود و به دانش آموزان کمک کند تا شهروند فعال و موثر در جامعه باشند، پرسشي مطرح در آموزش و پرورش نوين است که پاسخگويي به بخش عمده اي از آن به عهده معماري جديد نهاده شده است. مساله اساسي اين است که پيش از آموزش، در خلال آموزش و پس از آموزش بايد فاصله رواني و اجتماعي ميان آموزش پذيران و آموزش دهندگان در ساختار تعليم و تربيت کاهش يابد و فضايي انساني بر پايه مشارکت و تعامل شکل بگيرد. ”مدارس باز“ يکي از تجربه هاي جديد معماري آموزشي در همين فرايند است که امروز در انگلستان اهميت ويژه اي يافته است.

ايده ”مدرسه با پلان باز“ به لحاظ تاريخي بعد از جنگ جهاني دوم بر مبناي محدوديت هاي زماني و مالي و رشد جمعيت، با تلفيق فضاهاي آموزشي و سيرکولاسيون شکل گرفت. با مطرح شدن ايده پلان باز و تعليم و تربيت باز و نظم اجتماعي، عنوان ”مدرسه باز“ در دهه هفتاد ميلادي براي بيان تغيير ساختار ”طراحي آموزش“ و ”طراحي ساختمان“ مدارس مطرح شد. در مدارس باز، محيط مدرسه به گونه اي طراحي مي شود که فرصت براي فعاليت هاي آموزشي متنوع فراهم مي کند، در حالي که شرايط ”خودمختاري“ و ”کنترل“ همزمان را به وجود مي آورد. در اين ايده، مرزها بازترند، هم درون مدرسه و هم در ارتباط بين درون و بيرون (مثل مشارکت و ارتباط خانواده و جامعه نزديک با مدرسه)، مدرسه به عنوان مرکز جامعه فعالیت می کند و با اجتماع اطراف خود و همسایگی ها ارتباط موثر و فعال دارد. سلسله مراتب روابط درون ساختمان ضعيف تر است و از فرم بروکراتيک و سلسله مراتبي به فرم جديد و سيستم بازخوردي تغيير يافته است. ميزان رويت پذيري در ساختار مدرسه افزايش يافته (هم در ساختار داخلي و هم در ارتباط با جامعه محلي اش) و در نتيجه آن ميزان کنترل، هم با کنترل محيط پيرامون و هم انتقال فرم هاي کنترل به افراد و افزايش ميزان آن به صورت ناخودآگاه و نامحسوس افزايش يافته است.

 

ساخت مدارس براي آينده“، نمونه اي از مدارس باز

ايده مدرسه باز از زوايا و ديدگاه هاي مختلف و در زمينه هاي متنوع مطرح است و معاني متعدد مرتبط با تغييرات ساختار آموزشي و طراحي معماري مدارس دارد. ارزیابی ایده ”مدرسه باز“، که در مدارس متوسطه انگلستان تحت برنامه ”ساخت مدارس براي آينده“ (BSF) به اجرا درآمده است، از منظر معماري جديد در قالب پايان نامه کارشناسي ارشد مطالعات عالي معماري دانشگاه UCL انگلستان در سال 2011 به انجام رسیده است؛ و می تواند مبنای بومی سازی این ایده در ایران قرار گیرد. برنامه BSF سرمايه گذاري عظيم دولت انگلستان در سال هاي 2004 تا 2010 براي ميل به اين هدف بود که مدارس به گونه اي بازطراحي و بازسازي شوند که بتوانند نقش مراکز آموزشي، تفريحي و اجتماعي را داشته باشند. اين برنامه، تنها نوسازي ساختمان مدارس را هدف نمي گيرد؛ بلکه ساختمان ها را به عنوان ”کاتاليزور تغيير“ مد نظر قرار مي دهد و در پي آن است که با ارائه راهکارهاي طراحانه براي کالبد مدارس، در برابر تغيير نظام و روش هاي آموزشي خلاق انعطاف پذير باشد.

در این تحقیق، ايده ”مدرسه باز“ را با روش هاي Space Syntax در هشت نمونه از مدارس ساخته شده تحت برنامه BSF براي جستجوي الگوهاي اجتماعي نهادينه شده در ساختارهاي فضايي بررسي شده است. Space Syntax، مجموعه تئوري ها و ابزارهاي سنجش علمي و کاربردی براي بررسي ارتباط بين کاراکترهاي فضايي و پديده هاي اجتماعي، اقتصادي و محيطي است. نمونه ها بر اساس ميزان باز بودن به جامعه محلي، و ميزان باز بودن و کنترل پذيري اي که چيدمان داخلي شان فراهم مي کند بررسي شدند، و بررسی کاراکترهاي فضايي، تاثیر باز بودن فیزیکی بر باز بودن نظام آموزش را نمایان ساخت.